بحث تاگور با گاندی در بارهء ملت و ملی گرایی
ترجمه : جاوید فرهاد
دو شنبه 19 مارس 2007, بوسیله ى کامران میرهزار
راج موهان گاندی
منبع: مجلهء"اندین پرائیویت "
ترجمه : جاوید فرهاد
" رابیند رانات تاگور " و " مهماتما گاندی" دوشخصیت بزرگ در جهان اند که یکی فیلسوف نابغه و دیگری سیاستمدار متفکر است .
تاگور به دلیل ارزشهای فکری بلندش در حوزهء اندیشه - مُضاف بر هند- تأثیرش را در سرا سر جهان و ارد کرده است .
"مهماتما" نیز به حیث مهترین پایه گذار فلسفهء سیاسی " اهیمسا= عدم خشونت"( ۱) در عرصهء سیاست، و شهر ت جهانی دارد.
تاگور با آنکه به سیا ست اعتقاد نهادینه ندارد؛ ولی یکی از نظریه پر دازان مهم در این زمینه پنداشته می شود. انتقاد عقلانی تاگور از طرح های فکری وشیوه های سیاست گاندی در هند – به ویژه در مورد بحث ملی گرایی و موضوع صنعتی ساختن هند- از مسایل مُبرم تضاد فکری میان این دو اندیشمند است که در زیر، بریده یی از این مباحثه را ( به شکل گفت و گو) باهم می خوانیم.
جای یاد آوریست که این دیدار وگفت وگو ، طی اقامت شش روزهء گاندی در " شانتی نیکتان " ۲" ، در ماه مارچ ۱۹۱5 میلادی با تا گور صورت گرفته است (۳)
نکتهء بارز در این مباحثه ، رعایت اصل فرهنگ انتقاد- با وجود داشتن اختلافات فکری وسلیقه یی- میان این دو چهرهء بزرگ است:
گاندی: یگانه راه رسیدن به ارزشهای جمعی ومفکورهء استقلال هند ، اندیشهء ملی گرایی است. ملی گرایی نخستین سنگ بنای اشتراک جمعی مردم هند به خاطر محصول آزادی و ارزشهای مجموعی آنان است ؛ زیرا آزادی هند محصول کار و مبارزهء دسته جمعی مردم است. وقتی آزادی (سواراج) حصول مشترک است ، امر مسلم است که این ارزش، خاستگاهش ملت است. انسجام ملت به خاطر فرا هم سازی زمینه های گفت وگو، تفاهم ، صمیمیت ویکدلی (باتوسل به مقولهء همه مردم با هم برا در اند) پدید آورندهء ارزش ملی و اولین شکل گیری مفکورهء ملت به حیث یک زیر ساخت سیاست ملی گرایانهء ما است .
حرکتهای آزادی خواهانهء مردم هند ، بربنای تفکر ملت استوار است. هند از همه بیشتر، نیاز مند " باز گشت به خود " است. این "باز گشت" و اتکاء به ارزشهای خودی، از مفهوم " ملی گرایی" و ملت شدن آغاز شده و باید انگیزهء درک از این مسأله توسعه یابد.
آغاز مبارزهء ما با شیوهء "سیاست عدم تشدد" در برابر استعمار – نیز- محصول درک ملت از ارزشهای جمعی (آزادی) است .
باز گشت به خود ومتکی بودن به ظرفیتهای خودی ، را بطهء ژرف با مفهوم ملت دارد. اگر هند به ارزشهای جمعی و قدرت همه گانی ملت معتقد نباشد، آزادی ما نهادینه نخواهد بود. مازمانی میتوانیم هند را به طرف تعالی بکشانیم که شیوه های ساختاری ملت یکپارچه و متحد را جست وجو کنیم.
ملی گرایی ، پاسخ معقولی در برابر سیطرهء استعمار است. ملت هند، ملت بیدار، آگاه و بدون تبعیض باید باشد. مبارزهء ما در راه کسب آزادی از فلسفهء بدون خشونت و محبت به انسان ، آغاز یافته است، و محور آن، تکیه گاهی جز ملت ندارد. ملت مهمترین پناهگاه من است.
تاگور: من با تمام احترامی که به مهماتما دارم ، حق فردی خود می پندارم که به عنوان مخاطب, معترض باشم ، و از بیخ وبُن با این مسأله مخالفت کنم؛ زیرا پناهگاه من "ملت " نه ، بل "بشریت " است ." بشریت " مجموعه یی از کُل هستی است؛ تنها ایستادن برسکوی اندیشهء ملی ، نیازما را به حیث انسان جهانی بر آورده نمی سازد. بشریت اکنون به حیث یک مجموعهء مشترک، نیاز ها ، درد ها و مشکلات جمعی دارد.
ملی گرایی افراطی به هیچ وجه نمی تواند، پاسخگوی نیاز مبرم جهانی باشد. " مبارزهء واقعی باید ، همگام با مبارزهء معنوی باشد و هدفش هم آزادساختن انسان از قید و بست های شو ینیسم و ملی گرایی افراطی ." (۴)
وقتی درک در ستی از مقولهء ملی گرایی (که گاندی جان به آن اشاره می کند) و جود نداشته باشد ، فکرمی کنم اندیشهء " ملت" و گرایش های ملی گرایانه " تصور انتزاعی بوده و چیزی جز مفهوم استعمار زده گی را نمی رساند؛ زیرا استعمار با توجه به درک نا درستی که از مفهوم ملت و ملی گرایی ارائه می کند، تمام عملیه های سیطره جویانه وغیر مُجاز خود را در هاله یی از تفکر ملی گرایی و ملت شدن می پیچاند، و بعد به همین بهانه و زیر نام حفظ ارزشهای ملی و گسترش آن به کشور های مستعمره ، مفکورهء افراد نظامی متعلق به خودش را به بازی می گیرد و برای عملیه های تجاوزکارانه اش، توجیه ملی می دهد.
نکتهء قابل تأمل دیگری که در توضیحات " مهاتما " وجود دارد، اشاره به مسألهء " نیاز هند به مقولهء" باز گشت به خود " یاظرفیتهای خودی ( به قول مهاتما) است. "باز گشت به خود " معنایش در لاک خود فرورفتن نیست. هند کشور فقیر، مصیبت زده و مهجور است ، اگر با اتکاء به مقوله " بازگشت" گاندی جان عمل کنیم ، طرفیتهای کنونی ما را چیزی جز این ها تشکیل نمی دهد. از سوی دیگر فرورفتن افراطی و بیش از حد در تا لاب تفکر ملی بر پایهء " بازگشت "، به نوعی تعصب در برابر تمدن- که نیاز اساسی مردم هند است – می باشد. انسان هندی برای رسیدن به رفاه همه گانی ، نیاز به تمدن وصنعت غرب دارد. تنها " خادی"(۵) و" چرخه"(۶) پاسخگوی نیاز های مانیست. نشستن ، سکوت و در رابه روی خود بستن ، داروی درد انسان هندی نیست. هندی ضرورت به فراگیری ، پرورش و برآورده ساختن نیاز های مختلفش دارد. هندی در کسب ضروریات وحصول آزادی هایش از بیرون ، نباید محدود دیت داشته باشد.
آزادی واقعی زمانی دستیاب می شود که ما از شیوه های اعمال تفکر ملی افراطی – به حیث انسان جهانی- اجتناب بورزیم و بابینش معنوی و آموزش دقیق, درک درست و عاری از تعصب از ملت داشته باشیم(۷)
اگر گاندی جان بیشتر از این بر مسألهء ملت و ملی گرایی افراطی، تأکید کند، فکر می کنم ، این تأکید، مشکلات متعدد دیگر را نیز خلق می کند. مثلاً از لحاظ مسایل دینی ، خداوند در مجموعه یی از هستی که شا مل جماد ، نبات و حیوان است ، به عنوان یک مجموعهء کُل نگاه می کند نه به مثابهء " فرعی " "برکُل". خداوند ما ، خداوند تمام هستی و تمام بشریت است. رابطهء خداوند با بشریت، را بطهء یک بُعدی و جزئی نیست. خداوند ما ، خالق "هستی" و "نیستی" است. از اینرو تنها ملت هند، به خدا نیاز مندنیست ، بل تمام بشریت به خداوند نیاز مند است ؛ زیرا هستی و بشریت، هردو از آن خداست . به استناد این امر، اگر مهاتما نظریهء ملی بودن را بر تر از نظریهء " بشریت" می داند، در ست بر عکس ارادهء خدا"ج" عمل کرده است ؛ زیرا خداوند"ج" کُل بشریت را دوست داردو نه فقط مردم هندرا.(۸)
گاندی: در اظهارات شاعر, نکته های عجیبی را یافتم . تا اینجا تأکید شاعر را می پذیرم که باید در درک از مقوله های ملت و ملی گرایی برای مردم زمینهء آموزش مساعد گردد. اماباید تذکر بدهم که باوصف ایرادات پی هم شاعر ، ارزش " چرخه" و " خادی" به همان قدرت نخستینش باقی است. معنای "بازگشت به خود " و توجه به ظرفیتهای خودی ، هر گزتعصب در برابر تمدن و صنعت پیشرفتهء غرب نیست. مفهوم "باز گشت به خود" توجه به داشته های صنعتی و امکانات هندی است. مادر برابر هجوم صادرات غربی ، نباید ممثل یک کشور مصرف کننده باشیم. ما باید این ظرفیت را در وجود خود ایجاد کنیم که اگر ما به مصرف معقول کالا های دیگران نیاز داریم ، دیگران هم به حیث مهمترین کشو صادراتی –نظر به ضرورت- در برابر ما مصرف کننده باشند. تعادل زمانی میتواند از لحاظ سیاسی و اقتصادی در هند تأمین شود که در بازار معاملات مصرفی، تنها به حیث مصرف کننده حضورنداشته باشیم. من با شا عر هم عقیده ام که می گوید، هند کشور، فقیر، مصیبت ، زده و مهجور است؛ اما این مسأله با آنکه یک نگرش واقعبینانه است؛ اما با تمام خضوع باید بگویم که این برداشت، یک نگرش "صوری" ازجامعهء هند است. هند از لحاظ بیرونی فقر زده و مهجور است ؛ ولی از لحاظ درونی کشور ثروتمند است. من تأکید می کنم که هندی ها با تکیه بر مسألهء خصوصیت ملی و سیاست ملی گرایانه ، این ثروت نهفته را بیرون بکشند و تنها مصرف کنندهء چشم و گوش بستهء کالا های دیگران نباشند ." باز گشت به خود " به گونه دقیق، دعوتیست برای بیرون کشیدن این ثروت . معنای ملت و تأکید برمسأله ملی گرایی ، به هیچ وجه مخاصمت با جریان های روبه رشد تمدن غرب نیست . تلاش هموارهء ما این است تا هند به حیث یک جامعهء نیرو مند صنعتی، در کنار جهان هویت داشته باشد.
تاگور: مهاتما به دو نکته، مصرانه تأکیدمی ورزد؛ یکی بحث ملت و ملی گرایی و دیگری هم مسألهء"بازگشت به خود". من در تحلیل و درک این دو مقوله از دید جامعهء هند، د چار تردید هستم. هند بیشتر از همه چیز " به آموزش از این دو مقوله نیاز دارد. کالبد شکافی معنایی و در ک روشن از مسایل "ملی گرایی و " باز گشت به خود", اصل عمده و مهم برای مردم است. گاندی جان بر این مسأله باید وقوف داشته باشد که شعار ملی گرایی و استراتیژی " بازگشت به خود", مردم را رفته رفته در برابر تمدن و پیشرفت های جوامع غربی – که ضرورت مردم هند است- متعصب می سازد. اگر آموزش دقیق و درک درستی از مسألهء ملت ومقولهء "بازگشت به خود" برای فرد هندی و جود نداشته باشد، او فکر می کند که هند یعنی تمام جهان و ملت هند هم حاکم آن. و این گونه پنداشت, همان فکر استعماریی است که مهاتما در برابر آن مبارزه می کند.
گاندی: من به اشاره های شاعر پی می برم . درک درست مردم از مفاهیم "ملت " و "باز گشت به خود " باید مبتنی بر آموزش و آگاهی باشد. درک ما - برخلاف آنچه که شاعر تصور می کند- برمبنای بر تری نژادی و قبیلوی استوار نیست.
منظورمااز مقولهء ملت، مبتنی بریکپارچه گی تمام ادیان، مذاهب ، اقوام و نژاد های ساکن در هند است. مردم هند پیش از همه به " محبت " و " صداقت" نیاز دارند. تأمین " عدالت اجتماعی " و حقوق مساوی مردم در برابر هم ، دو عنصر تأثیر گذار برای فراخوانی آنان به دور " ملت و تو جه به ظرفیت های خودی " می تواند باشد.
پی نوشت: ۱- کار بُرد مقولهء عدم خشونت (اهیمسا) در برابر استعمار بریتانیا در هند، مهمترین نکتهء بارز در رویکردهای سیاسی " مهاتما گاندی " است. گاندی معتقد به مبارزهء سالم و بدون ایجاد تنش و تشدد در برابر امپراطوری انگلیس بود. ۲ –"شانتی " در زبان هندی " آرام " معنی می دهد و "نیکتان" به معنای پسوندمکان مانند " کده"است . از اینرو " شانتی نیکتان" به معنی "آرامکده " یا " محل آرام " است . (مترجم ) ۳ – تاگور در این محل (شانتی نیکتان ) در سال ۱۹۰۱ میلادی ، مدرسهء " شانتی نیکتان" را افتتاح کرد. شاگردان تاگور در وهلهء نخست در این مدرسه ۶ نفر بودند ؛ پنج معلم مسیحی بنگالی – همراه با پسرتاگور-.
Rabindranath tagore, “nationalism “, in English writings of sahitaya akademi, delhi ,1996, p.458
۵ – چرخه = چرخ نخ ریسی و نشان رسمی پرچم هند . ۶ – خادی (khadi) = پارچهء نخی دستباف که نمادی از صنعت تولیدی هند است political philosophy of r. tagore .p. 239 rabindranath tagor, visra- dharati and its and instiuions . Calcutta,1961,p.8.
باری ؛ بدترین چیز خرداندیشی ست. به راستی ؛ شرارت به که خرداندیشی! . فردریش نیچه
هواخواه مرگ در راه سربلندی وطن یا با قهرمانی به شهادت می رسد یا زندگی شرافتمندانه ای بدست می آورد. جمال الدین اسدآبادی
تمام وجودم را برای سرفرازی میهن بخشیدم به این امید که افتخاری ابدی برای کشورم کسب کنم . نادر شاه افشار
جمع آوری هر ثروتی با فروش خدمات فردی ، یا در واقع وقت شخصی ، آغاز می شود . برایان تریسی
میزان کارایی شما هر چه باشد ، توانایی های بالقوه شما بیشتر از آن است که تا کنون به فعل در آمده است. جیمز تی. مک کی
از سفر کرده ، ارزش سرزمین مادری را بپرس . ارد بزرگ
شمشیر می تواند روح را از بدن جدا سازد ، ولی هرگز نمی تواند عقیده ای را از مغز کسی بیرون کند . کالون
آنکه راستی نپوید گرفتار آمیزش با اهریمن است ، فرزند این آمیزش فتنه است و شورش . اُرد بزرگ
من نمی دانم پدربزرگم که بود ، اما به این نکته بیشتر اهمیت می دهم که بدانم نوادۀ او چه کسی خواهد شد . آبراهام لینکلن
براستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟
خداوند، درهای فراوانی ساخته که به حقیقت گشوده می شوند و آنها را برای تمام کسانی که با دست ایمان به آن می کوبند ، باز می کند.
نیکی در انسان باید آزادانه جریان و تسرِی یابد . جبران خلیل جبران
بدترین نوع هدر دادن وقت این است که کارهایی را که اصلا نیازی به انجام دادنشان نیست به بهترین نحو ممکن انجام دهیم . برایان تریسی
تمام سرمایه های خود را یک جا جمع کنید ، همه استعدادهای خود را گرد آورید ، تمام نیروهای خود را آرایش دهید و همه توانایی های خود را برای تسلط روی حداقل یک زمینه کاری متمرکز کنید. جان هاگای
بد خو چنان به رنج اندر است که از زندگانی و تندرستی و خواسته لذت نمی برد . بزرگمهر
برادران آیا من سنگدل ام ؟ باری من می گویم : هرچه را که افتادنی ست می باید بیشتر زور داد!
هر چه امروزین است می افتد و بر می افتد ! چه کس می خواهد آن را نگاه دارد ؟ باری من - می خواهم آن را بیشتر زور دهم !
می شناسید شهوتی را که سنگ را به ژرفناهای تند شیب فرو می غلتاند ؟
بنگرید این انسان های امروزین را که چه گونه به ژرفناهای من فرو می غلتاند ؟
برادران من پیش درامد بازیگرانی بهترام یک سر مشق از سرمشق من پیروی کنید !
و به آن کس که پرواز نمی آموزید تندتر افتادن آموزید! . فردریش نیچه
راز قدرت واقعی در این است : با تمرین کردن مداوم یاد بگیرید که چطور توانایی های خود را هدر ندهید و در هر لحظه آنها را بر یک نقطه متمرکز کنید. جیمز آلن
انجام کاری که واقعا از آن لذت می برید رمز عملکرد عالی است . برایان تریسی
اگر از خودخواهی کسی به تنگ آمده ای او را خوار مساز ، بهترین راه آن است که چند روزی رهایش کنی . اُرد بزرگ
هرگز برای خوشبختی امروز و فردا نکن . آندره ژید
رَد راستی ، رَد خویشتن است . اُرد بزرگ
هر سربازی که بر زمین می افتد و روح اش به آسمان پر می کشد نادر می میرد و به گور سیاه می رود نادر به آسمان نمی رود نادر آسمان را برای سربازانش می خواهد و خود بدبختی و سیاهی را ، او همه این فشارها را برای ظهور ایران بزرگ به جان می خرد پیشرفت و اقتدار ایران تنها عاملی است که فریاد حمله را از گلوی غمگینم بدر می آورد و مرا بی مهابا به قلب سپاه دشمن می راند ... نادر شاه افشار
هر اقدام بزرگ ابتدا محال به نظر می رسد. توماس کارلایل
همیشه بدنبال سرنوشتی بهتر برای خود باش ، و اگر کسب دانش آرمانت است هر آنچه در این مسیر رنج ببری ارزشش را دارد . اُرد بزرگ